معنی پرتگاه
فرهنگ فارسی معین. معنی جای بلندی که احتمال پرت شدن از آن وجود دارد. مترادف لغزشگاه، مزله، مهلكه، ورطه انگلیسی precipice, headland, bluff, promontory, crag, the abyss عربی شفا الكارثة، جرف، شفا الهوة ترکی uçurum فرانسوی abîme ...
WhatsApp: +86 18221755073